جدول جو
جدول جو

معنی خشم آلودی - جستجوی لغت در جدول جو

خشم آلودی
(خَ / خِ)
خشمناکی. عصبانیت. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشم آلود
تصویر خشم آلود
خشمناک، غضبناک، برآشفته
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خِ دَ / دِ)
خشمناک. غضبناک. خشم آلود. (یادداشت بخط مؤلف) (از ناظم الاطباء) : یکی از پسران هرون الرشید پیش پدر آمد خشم آلوده که فلان سرهنگ زاده مرا دشنام مادر داد. (گلستان سعدی)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ دَ / دِ)
عصبانیت. غضبناکی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ)
غضبناک. خشمناک. (ناظم الاطباء) (آنندراج). خشمگین. غضب آلود. مغضب. (یادداشت بخط مؤلف) : روباهان را زهره نباشد از شیر خشم آلود. (تاریخ بیهقی).
قلاده نیم گسل گشت و شیر خشم آلود.
اثیرالدین اخسیکتی.
وحشی تیزچنگ خشم آلود
کز دم آتشین برآرد دود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ وَ)
غضبناکی. عصبانیت. خشمناکی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
آلوده به خیم، قی آلود، (یادداشت مؤلف)، چرکدار، چرک، کثافت دار، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشم آلوده
تصویر خشم آلوده
غضبناک خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشم آلودگی
تصویر خشم آلودگی
غضب قهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشم آلود
تصویر خشم آلود
غضبناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشم آلو
تصویر خشم آلو
غضبناک خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار
خشمگین، خشمناک، خشم آمیز، خشم آگین، عصبانی، عصبی، غضبناک، غضب آلود، قهرآلود
متضاد: مهرآلود
فرهنگ واژه مترادف متضاد